عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
1 | 865 | s1385 |
![]() |
1 | 2107 | saman |
![]() |
0 | 382 | jfsj |
![]() |
0 | 1111 | jfsj |
![]() |
0 | 1657 | jfsj |
![]() |
0 | 1279 | jfsj |
![]() |
0 | 900 | jfsj |
![]() |
6 | 2840 | masoudfarhoudi |
![]() |
0 | 1511 | roh |
![]() |
0 | 3151 | saman |
این مطالب برگرفته از کتاب های عربی است
دراینجا اشاره ای به نمادهایی میشود که هدف در زیرویا نزدیک خوده نمادها میباشد
مار=اگر بصورت تاب خورد ویا جمبره زده باشد که سر ان داخل جمبره خود باشدویا سر مار بصورت بریده وقطع شده باشد
عقرب= اگر دم عقرب بریده ویا قطع شده باشد
لاک پشت =اگر سر ودم لاکپشت بریده ویا قطع شده بیاشد
سوسمار= اگر سر سوسمار بریده ویا قطع شده باشد ویا شکم سوسمار باد کرده باشد هدف که سنگی قیمتی میباشد در شکم سوسمار میباشد
قورباقه=اگر سر قورباقه بریده ویا قطع شده باشد
ماهی=اگر سر ماهی بریده ویا قطع شده باشد
تمساح =اگر دم تمساح بریده ویا قطع شده باشد
طاووس= اگر دم طاووس بریده ویا قطع شده باشد
جشم = اگر بدون موزه ویا ابرو باشد
رد پا = اگردوردپا بصورت موازی ومتساوی باشند
کف دست = اگر بصورت مشت کرده باشد ویا دودست در روبروی هم باشند
گاو= اگر دم گاو بریده ویا قطع شده باشد
اسب= اگر اسب نشسته باشد ودم ان رو به زمین باشد
شتر= اگر شتر بصورت نشسته باشد
انگور= اگر خوشه انگور بدون برگ باشد
کوزه=اگر کوزه بدون دسته باشد
صلیب=اگر اضلاع ان مساوی وبدون هیج نشانه ای دیگر در کنارش داشته باشد
کلید= اگر بدون دندانه باشد
تاج= اگر یک تاج وجود داشته باشد و هیج نشانه دیگری در کنار ان نباشد
خورشید=اگر شعاعهای ان بصورت مساوی باشد یا در زیر یا عقب ان یک کتاب وجود دارد
کولتپه به جائی اطلاق میشود که تودهٔ بزرگی از خاکستر بصورت طبقهطبقه، روی هم انباشته شده و بصورت تپهای مانند درآمدهباشد. در آذربایجان غربی بویژه کنارههای دریاچه ارومیه که مرکز آتشکدههای ایران بودهاست، کولتپههای زیادی برجا ماندهاست. روستائیان از این خاکسترها برای کود دادن بزمین بهره میبردهاند و سالیان دراز است که آنها در کشتزارهای خود استفاده میکنند تا موجب باروری زمین گردند، بطوری که برخی از این تودههای خاکستر یا کولتپهها اکنون اثری برجا نماندهاست. این خاکسترها لایهلایهاند و در میان هر لایه مقداری خاک و گاه اشیاء قدیمی بویژه کاسه و کوزه و ظروف مختلف پیدا میشود.
دربارهٔ علت پیدایش این تپههای خاکستر در آذربایجان ایران حدسهای گوناگونی زده میشود. بیشتر دانشمندان برآنند که این تودهٔ خاکستر بازماندهٔ هیزمی است که در آتشکدهها میسوخته و در طی سدهها تلی از خاکستر برپا گشتهاست. اما به سبب اینکه در جاهای دیگر ایران حتی نزدیک به آتشکدههای بزرگ تپهٔ خاکستر وجود ندارد، برخی دیگر از محققان این نظریه را قبول ندارند. نظریهٔ دیگری که عنوان شدهاست به اینصورت است که شاید علت را در ویژگی آئین مردم این ناحیه باید جستجو کرد. ناحیهٔ اطراف دریاچه ارومیه، نخستین جای فرود آمدن نیاکان مادی بودهاست که مزداپرست بودهاند و در سحرگاه مهاجرت هنوز از آئین زرتشت آگاه نبودهاند و شاید هم هنوز زرتشت هنوز پا به جهان نگذاشته بودهاست. مزداپرستان گویا مانند همتباران هندی خود مردگان را در جایگاهی ویژه میسوزاندند و این خاکستر فراوان، بازماندهٔ چوب و هیزمی است که جسد را در میان آن به آتش میکشیدهاند و بنابر سنن کهن پس از سوزاندن جسد برای زندگی پس از مرگ شخص درگذشته، در میان خاکسترها ظروف سفالین یا فلزی میگذاشتهاند و روی این تودهٔ خاکستر خاک نرم میریختهاند تا هنگامی که شخص دیگری درمیگذشته، برای سوزاندن او دوباره بتوانند بر پهنهٔ خاک هیزم قرار بدهند. استخوانهای سوخته شده را سپس گرد آورده و آنها را در استخوانهای کنار آتشکده میریختند همچنانکه امروز هنگامی که جسد در دخمهها پوسید و عاری از گوشت و پوست شد، استخوانها را در چاه استودان میریزند.
خاکسپاری
اعتقاد به روح و روان و زندگی پس از مرگ به اشکال گوناگون در سراسر نقاط و مراکز جهان باستان از جمله ایران وجود داشتهاست. بر اساس و مبنای همین اعتقاد در گور مردگان اسباب و لوازم زندگی و خوراک و پوشاک قرار میدادند. در ادواری قدیمتر بر اساس شغل متوفا ابزار پیشهاش را نیز پهلوی دستش قرار میدادند. اغلب مردگان را در عمق کمی که گاهی از ۲۰ سانتیمتر نیز تجاوز نمیکرد، دفن میکردند. شکل اسکلتهایی که باقی مانده به شکل خمیده و منحنی است. برخی اوقات مرده را طوری خمیده دفن میکردند که تمام اعضای بدنش به جانب شکم کشیده شده باشد.
با پیدایش و کشف فلزات، زینت مردگان با اشیاء طلاه و نقره و سنگهای گرانبها رسم و شایع شد. این رسم خدمت مهمی به فهم هنر و دانستنیهای دیگر باستانشناسان کردهاست زیرا که تقریباً تمامی جواهراتی که از زمانهای باستان به دست ما رسیدهاست از مقابر و گورها یافت شدهاست.
رنگکردن مردگان
در ادوار قدیم جسد مرده را با رنگ قرمزی میپوشانیدهاند که از اکسید آهن به دست میآمده و در فلات ایران فراوان بودهاست. این نظر هم وجود دارد که ممکن است زندگان بدن خود را به دلایلی با همین ترتیب رنگ میکردند و چون فوت میشدند، اثر این رنگ بر بدنشان باقی میماندهاست. در دورانهای متأخرتر بجای اکسید آهن بر استخوانبندی متوفا با رنگی سرخ فام، با گِلِ اُخرا نقشهایی ایجاد می کردند.
خاکسپاری در منازل
رسم دفن مردگان در جاهای مختلف خانه، احتمالاً بنابراین اندیشه بودهاست تا با بازماندگان مجالست و مصاحبت داشته باشند چه به بقای روح و زندگی پس از مرگ سخت معتقد بودهاند. این رسم تا مدتی دوام داشت و هنوز آن زمانی فرا نرسیده بود تا از مردگان در ترس و هراس افتند.
پیدایش ترس از مردگان
در بسیار از اقوام و ملل ترس از مردگان وجود داشتهاست و شاید این نشانی از آغاز دوران نیاکانپرستی باشد. بازماندگان برای مردگان قربانی میکردند، هدیه میفرستادند و میکوشیدند تا همچون خدایان شر، دلشان را نرم و مهرآمیز نمایند. در برخی نقاط چون مردهای پیدا میشد، وی را درون خانه دفن کرده و خود در جایی دور خانه میساختند تا روح متوفا آنان را پیدا نکند و یا درهای ورودی و خروج خانه را پس از فوت یک نفر مسدود کرده و از آنجا میگریختند تا روح محبوس فرصت تعقیب پیدا نکند.
در هرات رسم بر آن جاری بود که چون در خانای کسی میمرد، سرنشینان وخویشان آن خانه را ترک میکردند. در بند نهم از فرگرد دوازدهم وندیداد آمدهاست، «ششمین سرزمین که اهورامزدا آفرید، هرات هَرَئیوَه است، که در آن ترک کردن خانهها به هنگام مرگ رواج دارد. آفتی که اهریمن پرمرگ در این سرزمین آفرید، سرشک (سرسکه)، وشیون و زاری (دریویکه) بود.»
اگر فلشی به این شکل دیدید و اینکه میان این فلش جدا شده بود یعنی اینکه یک رودخانه در بین مسیر است قسمت اول ، قسمت شکستگی و سر فلش را اندازه بگیرید و حرکت را از سر فلش شروع کنید
اگر اندازه شمشیر کوتاه باشد مسافت نزدیک و اگر اندازه شمشیر بلند باشد مسافت دورتر را بررسی کنید. شمشیر در عین حال مسیر را هم نشان می دهد و علامت آخر نیست دنبال نشانه دوم باشید. کجی نوک شمشیر و دسته شمشیر می تواند جهت را نشان بدهد
معمولاً علامت گنج راهزنان است ولی برای دفینه حاکمان و سرداران نیز از آن استفاده شده است
اگر چندین جوغن بر روی یک سنگ یا صخره متحرک دیدید . مثل سنگی در زمین کشاورزی یا بیابان که قابل حرکت باشد نشانه چندین قبر است که در همان حوالی موجود است قبرها را مثل شکل بالا پیدا می کنید و بعد از پیدا کردن اولین قبر بقیه قبرها رو به عقب هستند برای پیدا کردن فاصله بین قبرها نیز باید فاصله بین جوغن ها را اندازه گیری کرده و هر یک سانتیمتر را یک متر محاسبه کنید
——————————–
اگر یک جوغن روی یک صخره دیدید که یک خط به آن جوغن وصل بود نشانه قبر یک فرد بلند مرتبه است . فاصله بین نشانه تا قبر را مثل شکل بالا محاسبه می کنیم
بعد از تحقیقات زیاد به این نتیجه رسیدیم که علامت غاز و یا اردک با نوک به گنج اشاره می کند. در حالت عادی دم غاز یا اردک باید به سمت عقب باشد اگر دم به زمین نگاه می کند پیشنهاد می کنیم که در این صورت هر دو طرف نوک و دم را با دقت زیاد بررسی کنید. اگر در حالت خوردن دانه باشد آنجا یک انبار می باشد و به سمت نوک را بکاوید
این علامت جهت را نشان می دهد و علامت آخر و تمام کننده نیست. مسیری را که باید بروید را نشان می دهد علامت پیکان را با دقت با ید بررسی کرد از کوچکترین تفاوتی نباید چشم پوشی کرد. به نظر برخی کارشناسان ۱۷ و یا ۷۰ قدم جلوی پیکان می تواند دفینه باشد
شما تیر را اندازه گیری کنید و هر سانتیمتر را یک ارج (۶۸ سانتیمتر) در نظر بگیرید و به جلو بروید . دو ساق جلوی پیکان را اندازه گیری کنید ساقی را که کوتاه تر است ملاک کار بوده و به ازاء هر سانتیمتر ، یک قد م به جهت ساق بلند تر می روید :شکل ۲
در حالتی دیگر ساق سمت چپ پیکان اندازه گیری می شود . هر یک سانتیمتر را یک قدم حساب کنید و به سمت همان ساق حرکت نمایید: شکل ۳
و یا ساق سمت راست پیکان اندازه گیری می شود هر یک سانتیمتر را یک قدم حساب کنید و به سمت همان ساق به جلو بروید:شکل ۴
و حالت آخر اگر ساق های پیکان باهم مساوی باشد ۷۰ قدم به عقب بروید و آنجا را بررسی نمایید :شکل ۱
تعداد صفحات : 7